رمان اولین روز جوانی از نوشین توفیقی
![رمان اولین روز جوانی از نوشین توفیقی با فرمت pdf,java,epub,apk رمان اولین روز جوانی از نوشین توفیقی رمان اولین روز جوانی از نوشین توفیقی با فرمت pdf,java,epub,apk](http://romansara.com/wp-content/uploads/2014/11/رمان-اولین-روز-جوانی-از-نوشین-توفیقی.jpg)
نام رمان :رمان اولین روز جوانی
به قلم :نوشین توفیقی
حجم رمان : 4.79 مگابایت پی دی اف , 1.39 مگابایت نسخه ی اندروید , 1.25 مگابایت نسخه ی جاوا , 545 کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
اين داستان، ماجراي دختري است كه از مادربزرگ پدرش تنفر بسيار دارد و همين امر سبب ميشود خانواده را ترك كند. اما ……….
:فرمت رمان:pdf,apk,java,epub
صفحه ی اول رمان:
خون بینی اش بند نمی آمد…صورتش پر از خراشهایی شده بود که در جنگ تن به تن چندین دقیقه پیش با مادرش ایجاد شده بودند…و حالا بی بی داشت با پارچه هایی که مرطوب بودند تمیزشان میکرد…گاهی هم صدایش را میشنید که با عباراتی مثل الهی بمیرم…وای ننه نه نه رولمی برایش دلسوزی میکرد…از این کلمه متنفر بود…هر وقت دیگری هم که بی بی آنرا بکار برده بود به او اخم کرد و بعد اگر هم توانسته بود یواشکی یک هیش و یا دهاتی را هم در ملامتش بکار برده بود..چی میشد کرد او را باید مثل دستی که شکسته و وبال گردن شده بود تحمل کرد… اما … به او چه که تحمل کند … تحمل برای نسل او کلمه ای تعریف نشده بود … تحمل معنی نداشت تحمل جایی در زندگی او نداشت تحمل قرار نبود حتی به قیمت مردنش وادارش کند که چیزی جز آنکه میخواهد باشد… تحمل را هر چه بود و هست قبل از او و نسلهای قبل تر از او تحمل کرده بودند … مادرش پدرش و این بی بی که همیشه خیال میکند بزرگترین و متشخص ترین بانوی روی زمین است… با آن صورت مچاله شده اش با آن دهان بی دندانش… با آن دندان مصنوعی های کوچکی که آدم فکر میکند آرواره های یک بچه را با دندان از حلقومش بیرون کشیده اند و برای استفاده تحویل این پیرزن داده اند…با آن کلمات مسخره اش… خوب شد که خانه اش ته حیاط است … خوب شد که احساس بزرگ منشی اش باعث میشود زیاد خانه ی مجلل آنها نیاید… خوب شد که کنج کهنه و قدیمی خودش را مثل خودش کهنه و پوسیده برای زیستن نگه داشته وگرنه چگونه میتوانست وجود هر روزه ی او را در عمارت بزرگ و منحصر به فردی که بارها و بارها حسرت دوستانش شده بود تحمل کند … وای تحمل … چرا باید انسان مجبور به تحمل باشد… عمارت زیبایی که در وسط حیاط بزرگ و مشجر خانه ای که از سه طرف به سه خیابان اعیان نشین تهران راه دارد…و در اطراف عمارت باغچه هایی وسیع و بسیار خوش منظره ای طراحی شده که در وسط هر یک به تناسب یا آلاچیق گذاشته اند و
رمان اولین روز جوانی منبع:http://www.forum.98ia.com/
نظرات شما عزیزان:
ریحانه ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت16:13---16 آذر 1393
سلام.من عاشق رمانم.بیاوبم بگوباچه اسمی لینکت کنم.برای دانلودپول بایدبدیم؟واسه بعدکنکورمیخوام.ویه سوال دیگه میشه رو گوشی هم ریخت؟ پاسخ:سلام
با اسم گمشده لینک کن
برای دانلود پول نمیخواد
بعضی موقات از جای دیگه مگیرم ولی خودمم میسازم اگه وقت کنم
اره اونایی که مخصوص موبایله دانلود کن
:: موضوعات مرتبط:
کتاب،
،
|