.....................



رمان سوگندی برای او از مریم نظری

  رمان سوگندی برای او از مریم نظری رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk

1.1 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apkنام رمان :رمان سوگندی برای او

2 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apkبه قلم :مریم نظری

3 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apkحجم رمان : 2.74 مگابایت پی دی اف , 1.11 مگابایت نسخه ی اندروید , 0.98 مگابایت نسخه ی جاوا , 336 کیلو بایت نسخه ی epub

4 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apkخلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی  ﺩﺧﺘﺮﻱ اﺳﺖ ب ﻧﺎﻡ ﺳﻮﮔﻨﺪ که ﺩﺭ اﻭﺝ ﺟﻮاﻧﻲ و ﺩﺭ ﻓﻘﺪاﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮاﻱ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ي ﻛﻮﭼﻜﺶ ﻣﺎﺩﺭﻱ ﻣﻴﻜﻨﺪ.ﻗﺼﻪ ي ﻋﺸﻘﻲ ﭘﺎﻙ اﺳﺖ.ﻋﺸﻘﻲ که اﻭ ﺭا اﺯ ﻓﺪاﻛﺎﺭﻱ اﺵ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻴﺪاﺭﺩ.اﻳﻦ ﺩاﺳﺘﺎﻥ ﺩاﺳﺘﺎﻥ ﻣﺮﺩاﻧﮕﻲ ﻳﻚ ﺩﺧﺘﺮ اﺳﺖ.ﻗﺼﻪ ي ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻗﺼﻪ ﺭاﺑﻂﻪ ﻫﺎﺳﺖ.ﻗﺼﻪ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺩﻧﻴﺎﻳﻲ ﺯﺷﺖ و ….

5 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

6 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk :دانلود رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf

6 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk :دانلود رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت apk

6 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk :دانلود رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت java

6 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk :دانلود رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت jad

6 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk :دانلود رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت java (پرنیان)

6 رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت pdf,java,epub,apk :دانلود رمان سوگندی برای او از مریم نظری با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

زبانم خشک شده بود و لبانم را گویی به هم دوخته بودند. چشمانم را به سختی باز کردم . به اطراف تختم نگاه کردم یک ساعت شماطه دار روی ی میز عسلی بود و اثری از پارچ آب نبود.با بی حوصله گی به ساعت روی میز نگاه کردم که ناگهان با دیدن عدد هفت مانند برق گرفته ای از جا پریدم و پتو را به کناری زدم و خودم را از روی تخت پائین انداختم و به طرف کمد لباسم رفتم و با سرعت و بی دقت لباس ها را به خودم آویزان می کردم. اینقدر سریع این کار را انجام دادم که باعث شد چند بار دکمه هایم را باز و بسته روسری ام را زیر و رو کنم. امّا من به این موضوع اهمیت نمی دادم .به پشت برگشتم و نگاهی به ساعت شماطه ای انداختم به این سرعت ده دقیقه سپری شده بود باز هم احساس عطش کردم . نفسم در اثر عجله کردن و همچنین اضطراب قلبی ام به شماره افتاده بود و این هم مزید بر علت شده بود تا بیشتر احساس تشنگی کنم.کلافه بودم هنوز هم صدای صحبت پدر و مادرم می آمد و هنوز هم باید منتظر می ماندم در حالی که وقت کافی نداشتم.دستان یخم را به هم مالیدم و با اضطراب به پشت در اتاقم رفتم و دزدانه از داخل کلید حال را نگاه کردم. پدرم در حالی که با اشتهای وصف نشدنی لیوان چای را سر می کشید به مادرم که در آشپزخانه در حال کار بود نگاه می کرد و صحبت می کرد.مادرم در حالی که استکان چای خوشرنگ دیگری را به سمت پدرم می آورد به روی او لبخند زد و جواب صحبت هایش را که از این فاصله برایم نامفهوم و کمی گنگ بود میداد. اضطراب بار دیگر به قلبم رخنه کرد صدای ساعت شماطه ای را در مغزم می شنیدم ودر آن لحظه ثانیه ها برایم حکم جواهراتی گران بها را پیدا کرده بودند و من قادر نبودم جلوی حرکت آنها را بگیرم.. کلافه شده بودم بدون اینکه به ساعت نگاه کنم برگشتم و به طرف آینه رفتم و به صورتم نگاهی انداختم.و کمی روسری را روی سرم جا به جا کردم.و به چشمانم که در اثر خواب کمی متورم شده بود نگاه کردم.گرما وجودم را احاطه کرده بود و حتی وجود کولر ابی نمی توانست از گرمای وجودم که ناشی از اضطراب بود تا گرمای هوا بکاهد. ای خدا زودتر برو دیگه دیرم شد…دوباره به سمت در رفتم و از کلید به اتاق نگاه کردم که متوجه شدم مادرم در حال گذاشتم کت پدرم بر روی دوشش است.از خوشحالی جستم و به طرف کمد لباسم رفتم و چادرم را از داخل آن برداشتم و روی دستم انداختم.بالاخره این بابای ما رضایت داد که بره امروز خیلی دیر راه افتاده …جلوی آینه بودم و با خودم نجوا می کردم که صدای بسته شدن در را شنیدم …به سرعت ازاتاق بیرون جستم و به مادرم که هنوز جلوی در ورودی بود سلامی دادم … علیک سلام سوگند خانم کجا شال کلاه کردی …

رمان سوگندی برای او منبع:http://www.forum.98ia.com/



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: کتاب، ،

نوشته شده توسط hadiss در یک شنبه 16 آذر 1393

و ساعت 16:4



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by dar-aghosh-bad ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




به وبلاگ من خوش آمدید




مطلب
متن اهنگ
کد اهنگ
کتاب
تایپی
بیوگرافی
بازیگران
نویسندگان
خوانندگان
عکس
عکس با نوشته عاشقانه و غیره....
عکس عاشقانه بدون نوشته
عکس خوانندگان
عکس بازیگران
شهاب حسینی
ترول
دانلود اهنگ
انه شرلی




hadiss
pari




همدل
دلتنگ
خوبی ها
وبلاگ مجید اصغرزاده
عشقانه های شرجی
همه جوره (کره ای)
مجله خبری تماشا.خبر.اخبار.سرگرمی.
شعر عاشقانه
طناز چت
چت روم طناز
ما پنج نفر
تنها
gps ماشین ردیاب
دیلایت فابریک
جلو پنجره لیفان ایکس 60

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان گمشده و آدرس  dar-aghosh-bad.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا












عکس , کارت پستال , عکس عاشقانه , عکس با نوشته , عاشقانه،کارت پستال،کارت پستال احساسی،کارت پستال تنهایی،کارت پستال عاشقانه،کارت پستال عاشقانه غمگین , متن , متن اهنگ , apk, آیفون, آیپد, اندروید, تبلت, جاوا, دانلود رمان pdf, دانلود رمان اعدام یا انتقام, دانلود رمان اعدام یا انتقام apk, دانلود رمان اعدام یا انتقام epub, دانلود رمان اعدام یا انتقام jar, دانلود رمان اع , pk, آیفون, آیپد, اندروید, تبلت, جاوا, دانلود رمان pdf, دانلود رمان شکوفه اشک, دانلود رمان شکوفه اشک apk, دانلود رمان شکوفه اشک epub, دانلود رمان شکوفه اشک jar, دانلود رمان شکوفه اشک java, دانلود رمان , عکس عاشقنه با نوشته , زندگی , جوک طنز زندگی , رسم زمونه , انیشتن , پدر و مادر ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin